سینمای نو > سرویس تلویزیون
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " ، به سفارش شبکه آفتاب و حمایت معاونت امور استان های سازمان صداوسیما ، مرحله تولید تله فیلم "راز برلین" با حضور سیدعلی آقازاده استاندار مرکزی، دبیقی مدیر کل صدا و سیمای استان و جمعی از مدیران فرهنگی در اراک آغاز شد.
تله فیلم ۹۰ دقیقه ای "راز برلین" به تهیه کنندگی سعید مرادی و کارگردانی سامان مراد حسینی با ساختاری نمایشی و محوریت دینی و ۲۰ روز تلاش شبانه روزی عوامل جهت پیش تولید و همچنین ۱۵ روز برای تولید، با حضور در بیش از ۲۰ لوکیشن مختلف ، تهیه و تولید و به زودی از شبکه یک سیما و شبکه استانی آفتاب به روی آنتن خواهد رفت.
این پروژه با حضور بازیگرانی همچون : فریباجدی کار ، سیامک اطلسی ، نیلوفرشهیدی ، فرخنده فرمانی زاده ، لیداعباسی، امیرکرمی ، جعفر طریقتی ، پوریا رضایی و نیز نویسندگی محسن جسور و کارگردانی سامان مرادحسینی تولید می شود. همچنین در این تله فیلم، مدیرتصویربرداری پویان آقابابایی - مدیرصدابرداری ، هادی سلیمان زاده - طراح چهره پردازی ، مسعودعربی- طراح صحنه و لباس ، صدراصدری - مدیرتولید ، سعیدعطایی - مدیرتدارکات ، محمدوطن چی- مدیربرنامه ریزی و دستیار اول کارگردان ، امیر رونقی- عکاس و تصویربردارپشت صحنه ، مهدی عباسی- تدوین منوچهرصانعی- صداگذار ، هادی افشار - موسیقی ، رضاخسروی - اصلاح رنگ و نور ، هاله گرجی - منشی صحنه ، کیمیا نوری و ناظرکیفی ، داریوش منتظری بر عهده دارند.
داستان این تله فیلم از این قرار است که مانیا، دختری از ارامنه شهر اراک به تازگی پدر خود را بر اثر سرطان در شهر برلین آلمان از دست داده است؛ پس از مراسم چهلم پدر در مواجهه عمه خود با مادر و عمویش، پیرامون سهم الارث خانواده متوجه می شود که نام اصلی او فاطیما بوده است و بعدها نام او را مانیا گذارده اند. عمه به مانیا می گوید که او برادرزاده او نیست و او مسلمان زاده ای است که آنوش و اریک، وی را به فرزندخواندگی پذیرفته اند. چرا که آنها توانایی بچه دار شدن نداشته و آنوش نازا بوده است. عمه هاسمیک مدارک جدی ای را از پرورشگاهی در مشهد به مانیا می دهد و مدعی است او سهمی از ارث برادر را نخواهد برد.
مانیا بسیار پریشان می شود. او که هفته های آخر بارداری را میگذراند با شنیدن ادله عمه هاسمیک مستاصل شده و در نهایت برای کشف راز فاطیما از مادر سوال دارد. آنوش توضیح می دهد که در زمان جنگ به عنوان پرستار به مشهد اعزام می شود. در حین نگهداری از رزمنده شیمیایی ای، مادر رزمنده بی آنکه بداند وی مسیحی است؛ در حق او دعا می کند تا امام رضا حاجتش را بدهد. رزمنده شهید می شود و از هاسمیک می خواهند تا برای کمک و سرپرستی یتیم خانه ای در مشهد که چند کودک ارمنی در آن زندگی می کنند به آنجا برود. اریک، همسر آنوش به سراغ آنوش رفته و در نهایت آنوش در خواب می بیند که شخصی به او دختری را هدیه می دهد و از وی میخواهد تا نام مادرش را بروی دختر قرار دهد.