سینمای نو > سرویس فیلم های کوتاه و مستند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و به نقل از ستاد خبری سیزدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت؛ اریک اشپیتزر مارلین از استادان سرشناس صدابرداری ، کارگاه خود را با عنوان «چرا شنیدن عینیت است؟» برگزار کرد که طی چهار ساعت و در دو بخش مجزا برپا شد.
این صدابردار اتریشی در بخش نخست کارگاه، فیلم «غاری برای رویاهای از دست رفته» اثر ورنر هرتزوگ را برای حاضران پخش کرد.
وی در بخش دوم کارگاه و پس از اکران فیلم، درباره شکل همکاری خود با این کارگردان سرشناس گفت: ما به دلیل شرایط ویژهای که در محیط غار وجود داشت مجبور به مواجههای متفاوت در ساخت فیلم بودیم. برای حضور در غار ما باید از لوازم کمتری استفاده میکردیم، لوازمی که بسیار ساده و ارزان بودند اما به واسطه قدرت خلاقه تیم اتفاقی فراتر از یک فیلم معمولی برای این اثر رقم خورد و من بار دیگر به این نکته واقف شدم که تنها با تکنولوژی نمیتوان یک فیلم خوب ساخت.
اشپیتزر درباره انتخاب عنوان کارگاه ادامه داد: یاسیوجیرو اِزو کارگردان مطرح ژاپنی جملهای دارد که من بسیار به آن اعتقاد دارم. ازو میگوید:«شنیدن عینیت است.» من در تایید این جمله ازو دو دلیل عمده دارم. یک دلیل کاملا علمی و فیزیکی است و دلیل دیگر کاملا به جنبه بصری و صوتی ما مربوط میشود.
این صدابردار در توضیح دلایل فیزیکی اظهار کرد: تحقیقات دانشگاه MIT هم نشان میدهد یک سوم دریافت انسان به واسطه تصویر و دو سوم دریافت او به واسطه صدا اتفاق میافتد. انسان وقتی در رحم مادرش هست اول میشنود و پس از تولد است که موفق به دیدن میشود.
اشپیتزر درباره جنبه دیگر صحبتهای خود بیان کرد: آنچه که ما میشنویم به باور دیداری ما نمیرسد. شما در واقع ورود یک قطار به ایستگاه را اگر فرض بگیرید، ابتدا صدای قطار را میشنوید و با فهم آن صدا بعد تصویر آن دربرابر چشم شما شکل میگیرد. این اتفاق در طبیعت نیز رخ میدهد.
وی تشریح کرد: ما هر چه را میشنویم باور میکنیم اما حقیقتا آنچه را که باور کردهاید دارد شما را گول میزند. اگر بخواهیم از این دریچه به صدابرداری در فیلم وارد شویم فرقی میان فیلم مستند و داستانی وجود ندارد اما سوال مهم تری در این زمینه وجود دارد و آن این که هُنر از کجا شروع میشود و ما کجا و چگونه حق داریم در صدای یک اثر دست ببریم و نظرات خودمان را اعمال کنیم.
این صدابردار اتریشی گفت: آسانترین دستکاریها در ساخت یک فیلم در حوزه صدا در حال رخ دادن است. من میخواهم این جنبه را از بُعد ایجاد حس و حال و مود به واسطه استفاده از آمبیانس یا صدای طبیعی محیط، بررسی کنم. در یک دورهای فیلم مستند به فیلمهایی اتلاق میشد که به آثار نوول وارگ کارگردان فرانسوی شباهت داشت. این کارگردان اعتقاد داشت در یک فیلم مستند نباید هیچ المان، صدا یا نمای اضافهای خارج از آن رخ داد به فیلم اضافه شود اما امروز ما خیلی از آن تفکر فاصله گرفتیم و امروز در مرحلهای به سر میبریم که موسیقی و آمبیانس میتواند روایتگر یک فیلم مستند یا داستانی باشد.
اشپیتزر در ادامه این نکته عنوان کرد: البته این اتفاق که ما با صدا بخواهیم روایتگری کنیم من را کمی میترساند. چون این کار، آسان نیست و به عقیده من فردی که میخواهد اینگونه فیلم بسازد باید اندکی استعداد موسیقایی داشته باشد.
وی تاکید کرد: یک صدابردار برای این که بتواند از منظر کیفی چیزی را به درستی خلق کند باید در سه حوزه فلسفه، روانشناسی و موسیقی خودش را غنی کند. البته به غلط فکر نکنید که منظورم مواجه آکادمیک با این رشتهها است. منظورم مطالعه درست این رشته هاست.
این صدابردار گفت: من به شخصه باور نمیکنم مستندی وجود داشته باشد که صد در صد خنثی و واقعگونه باشد. هرچند ما تمایل به این مسئله داریم که هر آنچه را میبینیم باور کنیم. من معتقدم صدابرداری در فیلم مستند به شکل مصنوعی و حقیقتا به وسیله دخالت شخص هنرمند اتفاق میافتد.
اشپیتزر در پایان نشست تاکید کرد: اگر در فیلم مستند نیازی به دخالت میدیدید باید به گونهای عمل کنید که دخالت شما نمایان نباشد. شاید تنها حرف مهم من به شما این باشد؛ گوشهایتان را تیز کنید و هر چیزی را که میشنوید باور نکنید.
«خیال در مقابل واقعیت» نام فرعی این کارگاه بود، که توسط این صدابردار اتریشی برگزار شد. او سال گذشته هم کارگاههایی را در جریان جشنواره حقیقت برگزار کرد.