سینمای نو > سرویس فیلم های کوتاه و مستند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ، در ابتدای این جلسه که اردوان وزیری به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت، هادی آفریده در پاسخ به نکته مطرح شده از سوی ناصر صفاریان (مسئول جلسههای نمایش فیلم مرکز و مجری برنامه) که به تمرکز اغلب فیلمهای این فیلمساز بر تهران و مسائل شهرنشینی اشاره کرده و سپس انگیزه آن را جویا شده بود، گفت: «ساخت این فیلمها نوعی واکنش ناخودآگاه نسبت به شرایطی است که ما بهعنوان شهروندان تهرانی در آن قرار گرفتهایم. واکنش نسبت به معضلات فرهنگی و گرفتاریهایی که این روزها دچار آن هستیم.»
وی گفت: «در اغلب این فیلمها چند دوره تاریخی که به فراز و فرودهای تاریخ معاصر ایران اشاره دارند مورد بررسی قرار گرفته است. دورههایی که منشاء تحولات و دگرگونیهای فراوانی بوده اما متاسفانه و برخلاف تصور، خسارتهایی را هم به فرهنگ و میراث فرهنگی ما وارد کرده است.»
آفریده افزود: «این مستندها وظیفه دارند با نشان دادن ریشههای تاریخیِ معضلاتی که مردم پایتخت با آن دست به گریبان هستند، اطلاعاتی را در اختیار تماشاگران و مخاطبان خود قرار دهند.»
وی سپس تولید «باغهای گمشده» در شبکه مستند سیما را «حاصل یک دوره خاص» و «محصول تلاش مدیران وقت این شبکه برای ایجاد یک فضای متفاوت» توصیف کرد و افزود: «این مستند، تنها ساخته من بود که دچار ممیزی نشد و از این نظر میتوان گفت برخلاف اغلب فیلمهایی که تاکنون ساختهام، آزاری برایم نداشت.»
آفریده همچنین در پاسخ به پرسش مسئول جلسههای نمایش فیلم مبنی بر نحوه تولید «باغهای گمشده» در تلویزیون گفت: «وقتی این طرح در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به تصویب نرسید، تصمیم گرفتم آن را به شبکه مستند سیما ارائه دهم و از آنجا که مدیر وقت این شبکه قصد داشت فضای تازهای ایجاد کند، ساخت این فیلم خیلی زود به جریان افتاد.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. اردوان وزیری در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره فیلمهای به نمایش درآمده در این برنامه گفت: «درک فیلمهای هادی آفریده و دریافت سبک و سیاق کارهای ایشان نیازمند توجه به دو نکته اساسی است. نکتههایی شامل دلمشغولی عمیق فیلمساز نسبت به سوژههای خود و همچنین بهرهگیری از یک گروه نسبتاً ثابت اما همدل و همسو با دیدگاههای اوست که به جذابیت این مستندها و خوشبختانه اقبال و توجه تماشاگر به فیلمهای مورد بحث منجر شده است.»
وزیری گفت: «به نظر میرسد دستیافتن به این ساختار سبکی، حاصل همکاری این گروه همدل و در راس آنها مدیر تولید اغلب فیلمهای ایشان است که به نظر میرسد نقش بهسزایی در شکلگیری شاکله نهایی آثار این فیلمساز داشته و دارند.»
وی آفریده را جزو معدود مستندسازانی دانست که به گفته او در زمره افراد صاحب سبک جای میگیرند و افزود: «در فیلمهای این فیلمساز، عناصر ساختاری مشترکی وجود دارد که حتی بدون توجه به تیتراژ هم میتوان دریافت محصول نهایی، از ساختههای اوست.»
در ادامه جلسه، ناصر صفاریان نیز ضمن تایید این نکته به «بخش پژوهشی» فیلمهای این فیلمساز اشاره کرد که به گفته او «برخلاف برخی فیلمها فدای فرم نشده است». هادی آفریده در پاسخ به این نکته و همچنین اشاره به موضوع «اولویت بخشیدن به پژوهش» آثار خود گفت: «پژوهش خیلی مهم است و اگر شکل نگیرد، تولید فیلم در هر مرحلهای که باشد متوقف میشود.»
وی گفت: «این نکته در مورد فیلمهایی که گستردگی موضوع دارند دشوارتر هم هست و پژوهش این فیلمها باید کامل باشد، در غیر این صورت تولید اینگونه آثار با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.»
آفریده سپس «تلاش برای حذف یا کمرنگ کردن نقش خود در ساخت فیلم» را «یک سلیقه شخصی» توصیف کرد و افزود: «در چنین شرایطی وقتی کارگردان فیلم، حضور چندانی در ساخت آن نداشته باشد، نقش فرم نیز در ساختار آن کم و کمرنگ میشود و این در مورد مستندی با ویژگیهای «باغهای گمشده» صدق میکند. فیلمی که اگر فرمگرایی در آن پررنگ باشد میتواند بهعنوان یک مستند بازسازیشده یا فیلمی با جنبههای کمرنگ مستند مورد بررسی قرار گیرد.»
وی در ادامه جلسه، فیلمهای به نمایش درآمده در این برنامه را «گفتارمحور» خواند و افزود: «در این فیلمها با دو لحن متفاوت در اجرای گفتار متن روبهرو هستیم که در «باغهای گمشده» توسط حسن پورشیرازی و در «صفِ سلام» توسط همسرم روشنک اهرابی اجرا شده است.»
آفریده گفت: «هنگام ضبط گفتار متن «باغهای گمشده» تلاش داشتم تا لحن تاریخی و در هنگام تولید «صفِ سلام» قصد داشتم روایت شخصی گوینده حفظ شود. روایت اولشخصی که دیگر به من به عنوان سازنده فیلم تعلق نداشت.»
وی سپس در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره مرحله نگارش گفتار متن «باغهای گمشده» گفت: «از آنجا که در تولید این فیلم با گستردگی مکانها و طبعاً دریافت مجوز فیلمبرداری در این لوکیشنها مواجه بودیم، مرحله پژوهش آن نیز با موانع و طبعاً توقفهای متعددی روبهرو بود. در حقیقت، پژوهش این فیلم بر اساس اطلاعاتی انجام شد که بسیار محدود، جزیی و پراکنده بود.»
این مستندساز گفت: «در اینباره حتی یک پایاننامه وجود نداشت و برخی اعضای شورای شهر تهران که علاقه داشتند به ساخت این فیلم کمک کنند، به غیر از تعدادی عکس و فیلم ذخیره شده در گوشی خود، چیز دیگری نداشتند که در اختیار ما قرار دهند.»
آفریده افزود: «به این ترتیب، گفتار متن این فیلم همزمان با طی شدن روند تدوین آن نوشته شد و به همین دلیل زمانی نسبتاً طولانی، صرف انجام آن شد.»
وی همچنین با اشاره به طولانی شدن مرحله تولید «صفِ سلام» که به گفته او نسبتی با زمان کوتاه این فیلم مستند ندارد گفت: «از آنجا که تصویربرداری این فیلم در مراحل مختلفی انجام شد، میتوان گفت تولید آن حدود چهار سال به درازا کشید.»
آفریده گفت: «زمانی که برای تصویربرداری فیلم «باغهای گمشده» به باغ نگارستان رفته بودم، مدیر وقت نگارخانههای این باغ از من دعوت کرد تا از قطعات تابلوی صفِ سلام دیدن کنم. به محض این که یکی از جعبههای حامل قطعات این تابلو باز شد به ایشان گفتم: «من حتماً فیلمِ ترمیم و بازسازی این تابلو را خواهم ساخت و به این صورت، کار تولید این مستند به جریان افتاد.»
بخش بعدی جلسه، به ادامه صحبتهای منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. اردوان وزیری در این بخش، کارگردانی مستندهای مورد بحث را «هوشمندانه» و «ناشی از هماهنگی عوامل موثر در تولید آنها» دانست و افزود: «به عنوان مثال در «صفِ سلام» با موضوعی روبهرو هستیم که در نگاه نخست شاید چندان مهم جلوه نکند، اما همین موضوع بهظاهر ساده که در قالب یک خبر روزنامهای میتواند به بحث روز و سپس به دست فراموشی سپرده شود، دستمایه ساخت یک مستند چندلایه قرار گرفته است. مستندی که از همان ابتدا (سکانس باز شدن جعبه چوبیِ نقاشیها) و با کاربرد یک صدای محو تاریخی، مخاطب را با موضوع خود درگیر و همراه میکند.»
وزیری گفت: «در این فیلم با سه روایت مختلف مواجهیم که شامل پیدا شدن تابلوی صفِ سلام، نحوه ترمیم و بازسازی آن، و همچنین شناسایی برخی شخصیتهای حاضر در تابلو، از طریق طراحیهای یکی از نقاشهاست.»
وی سپس «نحوه ارتباط این روایتها با همدیگر» را حاصل «تدوینِ از پیش تعیینشده فیلم» دانست و افزود: «نحوه روایت این فیلم و همچنین سایر فیلمهای این فیلمساز به گونهای است که مرحله تدوین نیز بر اساس آنها شکل گرفته است. به این ترتیب میتوان گفت این فیلمها برخلاف برخی نمونههای موجود (در بین مستندهای تولید شده در سالهای اخیر) در اتاق تدوین شکل نگرفته است.»
وزیری در ادامه صحبتهای خود، حرکتهای دوربین در این فیلم را مثل سایر ساختههای این فیلمساز، «موزون و متقارن» توصیف کرد و افزود: «در حقیقت، حرکت، پویایی و دوام این نماها حاصل طراحیهای از پیش فکر شدهای است که نحوه تدوین فیلم را نیز شکل داده است.»
این منتقد در بخش دیگری از جلسه، مستند «صفِ سلام» را «شبیه یک داستان کوتاه» دانست و افزود: «از آنجا که ظرف زمانی و تکنیکهای داستان کوتاه با محدودهایی روبهرو است، میتوان گفت نوشتن چنین داستانی حتی دشوارتر از پرداخت و گسترش در قالب یک رمان بلند است.»
وی همچنین حرکت افقی پایان فیلم بر روی تابلوی تکمیل شده را نشاندهنده خلاقیت فیلمساز دانست و افزود: «در فیلم «باغهای گمشده» نیز پس از روایت یک تاریخ صد و هشتاد و چهار ساله که بر باغهای شهر تهران رفته به تصویر دردناکی از سوختن درختهای خشکیده میرسیم که به صورت موجز، نمایانگر سرنوشت غمانگیزی است که بر تهران و باغهای زیبای آن رفته است.»
وزیری در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: «اوج تاثیرگذاری این فیلم در جایی رقم میخورد که پس از اشاره گفتار متن به زنده شدن دوباره شهر تهران پس از بارش باران، تصویرهای پراکندهای از پرندههای لب دیوارها و همچنین نقاشیها و دیوارنوشتههایی میبینیم که شامل اشاره به قطع تدریجی درختها توسط ارهبرقی است.»
هادی آفریده در پاسخ به این نکته گفت: «بد نیست بدانید زمانی که «باغهای گمشده» از تلویزیون به نمایش درآمد، مدیر وقت شبکه مستند تا مدتها درگیر شکایتهایی بود که از سوی یکی از شهرداران سابق و مدیران زیرمجموعه او نسبت به این فیلم مطرح شده بود.»
وی گفت: «صداوسیما تا مدتها درگیر پرداختن به موضوعهایی بود که به تعبیر آنها جزو سیاهنمایی این فیلم قابل ارزیابی بود، غافل از این که ما در «باغهای گمشده» فقط از نقاشیها و دیوارنوشتههایی تصویر گرفته بودیم که شهرداری، خود اقدام به نصب و اجرای آنها کرده بود و ما هیچ نقشی در کشیدن آنها روی دیوارهای شهر نداشتیم.»