بازیگر نمایش «لنگه کفشهای سیبیلندرلا» با بیان اینکه نقش مرجان تضاد زیبایی را زنده و حس امانتداری را در من تقویت کرد، گفت: این نقش به من یادآوری کرد که بزرگترین عشقها گاهی در سادهترین فضاها شکل میگیرند.
بیتا خمسه، بازیگر نمایش «لنگه کفشهای سیبیلندرلا» درباره نقش خود در این نمایش، به سینمای نو گفت: مرجان، دختری از یک محله قدیمی با دلی پرشور و نگاهی که همیشه دنبال یک بهانهست تا برود سرِ بساط کسی که همه اوستا کفاش صدایش میکنند. قصه از روزی شروع شد که کفشهای بابای مرجان پاره شد و گفت: «ببر بده به اوستا، خودش میفهمه چیکار کنه». از همان روز، هر بار که مرجان میرفت، دلش مثل نخِ آن کفشها تاب میخورد.
خمسه ادامه داد: اوستا مرد آرامی است؛ نه اهل حرف اضافه است، نه نگاههای بیجا. فقط با دقت به کارش نگاه میکند و مرجان هر بار از دیدن اوستا دلش میلرزد. بابای مرجان حالش خوب نیست و نمیتواند زیاد از خونه بیرون بیاد اما اوستا، امین و رازدار اوست و مرجان بین دلسوزی برای پدر و دلتنگیِ خودش، میشود پیکِ پیغامها از حاجی به اوستا.
او با بیان اینکه از طریق آقای امیر روشن، استاد درس تاریخ هنر و ایران جهان به استاد اسماعیلی معرفی و به کار اضافه شدم، افزود: نقش مرجان برای من یعنی دختری که عشق را در سادگی پیدا کرده است و دنبال تجمل و تعریفِ عاشقانه نیست.او هر بار به بهانه رساندن پیغام پدرش، در انتظار یک نگاهِ کوتاه، یک لبخند، یا حتی شنیدن اسم کوچکش از دهان اوستاست.
این بازیگر جوان با بیان اینکه نقش مرجان برای من تضاد زیبایی را زنده کرد، گفت: حس مسئولیتی که مرجان نسبت به پدر دارد، حس امانتداری را در من قوی کرده است. از سوی دیگر، این نقش به من یادآوری کرد که بزرگترین عشقها گاهی در سادهترین فضاها شکل میگیرند؛ در بوی چرم و صدای سمباده اوستا. یاد گرفتم چطور باید در لفافه حرف زد و چطور میشود با نگاهها و فاصلهها، عمق یک حس را منتقل کرد. مرجان به من یاد داد که سکوت هم میتواند پُر از کلمات عاشقانه باشد.
خمسه با اشاره به بازخوردهای مخاطبان نمایش اظهار داشت: مخاطبی بعد از اجرا چندین جمله از حرف های دوره گرد نمایش را حفظ شده بود و آن را به زبان می آورد و میگفت که این حرفها خیلی جای فکر دارد. از اینکه نمایش، مخاطب را وادار به فکر کردن میکند، بسیار خوشحالم.
او با اشاره به اینکه از اواخر مرداد ماه به تیم اضافه شدم و تمرینات ما به صورت فشرده آغاز شد، بیان کرد: بخش اعظم کار ما با هدایت استاد اسماعیلی پیش رفت که واقعاً در هدایت بازیگر برای رسیدن به عمق نقش، حرفهای و دقیق عمل کرد. ایشان با تکنیکهای خاص خود، لایههای زیرین مرجان را برای من روشن کرد.
این بازیگر ادامه داد: در کنار هدایت استاد، بخش مهمی از کار، تحلیل شخصی من از شخصیت مرجان بود. زمان زیادی را صرف کردم تا به گذشته این شخصیت فکر کنم؛ این که او در غیاب پدر بیمارش چه احساساتی را در درون خود سرکوب میکند، چطور این عشقِ پنهان به اوستا را مدیریت میکند و مسئولیت سنگینِ رساندن پیغامها چه تأثیری روی سادگی ذاتی او داشته است.
بیتا خمسه اظهار داشت: من سعی کردم یک تاریخچه ذهنی کامل برای مرجان بسازم تا بتوانم در هر لحظه بدانم ریشه این سکوت یا این نگاه عمیق کجاست. این ترکیبِ هدایت استاد و تحلیل شخصی، کلید رسیدن نقش مرجان به اجرای امروز شد.
او تمام لحظههای اجرای نمایش «لنگه کفشهای سیبیلندرلا» را خاطرهساز دانست و افزود: این نقش برایم دریچهای بود به دنیای جدیدی از بازیگری. حدود پنج سال در شهرستان سمنان مشغول بازیگری بودم و نقشهای مختلفی را تجربه کرده بودم، اما این نمایش و شخصیت مرجان هم از نظر عمق و هم از نظر تجربه صحنهای، تازگیهای زیادی برای من داشت.
این بازیگر تصریح کرد: در اولین اجرای نمایش «لنگه کفشهای سیبیلندرلا» هیجانِ این را داشتم که آیا مخاطب تهرانی با این عشقِ آرام و این دغدغههای کوچکِ روزمره، ارتباط برقرار خواهد کرد یا نه؟ وقتی نور روی صحنه افتاد و من برای اولین بار در تماشاخانه همای سعادت ، کارم را شروع کردم، تمام آن ۵ سال تجربه، در قالب مرجان جاری شد.
خمسه ادامه داد: آن لحظه برای من یک تولد دوباره بود. فهمیدم فرقی نمیکند در شهرستان یا پایتخت، اگر بازیات صادق باشد، مخاطب تو را در آغوش میگیرد. این اجرا، خاطره عبور موفقیتآمیز من از یک چالش بزرگ حرفهای بود.
او با اشاره به فضای کار بسیار مثبت و سازنده در نمایش «لنگه کفشهای سیبیلندرلا» بیان کرد: تجربه همکاری در این گروه، چه پشت صحنه و چه روی صحنه، یکی از بهترین دورههای کاری من بود. شخصاً بسیار خوششانس بودم که فرصت کار کردن در کنار اساتید با تجربهای چون آقای اسماعیلی و بازیگرانی مانند آقای دولتی را به دست آوردم. این عزیزان، هر کدام با کولهباری از تجربه، نه تنها هدایتگر بودند، بلکه منبع یادگیری دائمی محسوب میشدند.
این بازیگر با بیان اینکه در مسیر تمرین تا اجرا، هر لحظه فرصتی بود برای تماشا کردن، جذب کردن و یاد گرفتنِ ریزهکاریهای حرفهای، عنوان کرد: این همکاری نزدیک و محترمانه، باعث شد که نه تنها نمایش به بهترین شکل روی صحنه برود، بلکه من به عنوان یک بازیگر، رشد چشمگیری داشته باشم. واقعاً از انرژی و دانش همه اعضای گروه به خصوص کارگردان سپاسگزارم.
نمایش لنگه کفشهای سیبیلندرلا به نویسندگی و کارگردانی فرهاد اسماعیلی در سبک تلفیقی و مشارکتی با استفاده از عناصر تجسمی همچون تابلو کفشهای پاپیه ماشه و سایر عناصر بصری همراه با تجربهی ملموس بازیگری برای تماشاگران تا ۲۱ آذرماه هر شب ساعت ۲۰ در تماشاخانه همای سعادت اجرا میشود.
در این نمایش سعید دولتی، مسعود رصاف، نجمه حاجی زینلی، حسین افتخاری مقدم، رادین ارشادی، محمد مسعود قلیچ خانی، روح الله کرمی دارابی، الهام یوسف خانی و بیتا خمسه ایفای نقش میکنند. زهرا صوفی، سمیه فلاحی، مهرداد علیزاده، مهتاب علیزاده و دانیال دوراندیش صداپیشگان این نمایش هستند.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: مردی در جست و جوی لنگه کفشهای خوشبختی بشر تمام کوچه پس کوچههای شهر را زیر پا میگذارد تا این که متوجه میشود …




























