سینمای نو> سرویس
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی "سینمای نو" و به نقل از ستاد خبری سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، دومین روز کارگاه فیلمنامهنویسی دارالفنون در سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر با تدریس نغمه ثمینی صبح جمعه 30 فروردین ماه، در سالن شماره 3 پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
این فیلمنامهنویس در ابتدای کلاس، دانشجویان را به سه گروه تقسیم کرد. کسانی که علاقه دارند طرحشان را بخوانند، کسانی که میخواهند طرحشان را به صورت خصوصی برای او بفرستند و کسانی که طرحی ندارند یا علاقهای به ارائه آن ندارند.
ثمینی در ادامه با مرور کارگاه روز گذشته و اشاره به عناصر «خواست» و «تضاد» گفت: شما در طرحتان باید یک «کاراکتر» خلق کنید و سپس جلوی آن «مانع» قرار دهید. میخواهم تاکید کنم اگر برای یک فیلمنامه یک نقطه شروع خوب نداشته باشید در انبوه ایدهها گم خواهید شد. از طرف دیگر خلاقیت بدون داشتن تکنیک فیلمنامهنویسی باعث نمیشود شما قدمی رو به جلو بردارید. البته من در مورد شکلی از فیلمنامه صحبت میکنم که طبیعی باشد. فیلمنامه غیر طبیعی، فیلمنامهای است که از هیچ قاعدهای پیروی نمیکند.
سپس دانشجویان ارائه طرح خود را آغاز کردند. طرح اول داستانی را روایت میکرد که در آن یک نقاش مادر مریضی دارد که دائم پوست بدنش سوزن سوزن میشود. نقاش برای درمان مادرش به پول احتیاج دارد، ولی نمیتواند نقاشیهایش را به فروش برساند، البته از کسی هم نمیتواند قرض بگیرد. به همین دلیل تصمیم میگیرد در آخرین روز نمایشگاه نقاشیاش پرفورمنسی اجرا کند که در آن موهای بدنش را بند بیندازد و از آن فیلمبرداری کند و آن فیلمها را بفروشد. به این ترتیب نقاش میتواند پول درمان مادرش را تهیه کند.
نویسنده فیلمنامه «سه زن» درباره این ایده عنوان کرد: میخواهم به این اشاره کنم که در این فیلمنامه شخصیت مادر مانع شخصی نقاش و مسئله هنر دغدغه اجتماعی او است. بنابراین باید یکی از آنها را در اولویت قرار داد. البته به نظر من بهتر است مادر در اولویت باشد و فیلمنامه اینگونه آغاز شود که صدای ناله ضعیف مادر از اتاق شنیده میشود. سپس با روشن شدن چراغ اتاق، نقاش بالای سر او ظاهر میشود و در حالی که کاری از دستش بر نمیآید، حرفهای محبتآمیز به او میزند، اما در مورد بند انداختن و آن تصویر تکاندهنده باید فکر کرد که چگونه میتوان آن صحنه را باورپذیر کرد.
وی ادامه داد: ذکر این نکته بسیار مهم است که خیلی وقت ها ما حسی از یک واقعه داریم در حالی که مخاطب لزوماً آن حس را ندارد. فیلمنامه نویس باید مخاطب را همواره یک کودک کور تصور کند که هیچ چیزی نمی داند. بنابراین او باید گام به گام مخاطب را هدایت کند تا بتواند آن حس مورد نظرش را انتقال دهد. در مورد این طرح به نظر من برای اینکه احساس ترس و درد و تحقیر کاراکتر را به مخاطب انتقال دهیم، باید پیش تر، تردید او از انجام دادن این کار درد آور را نشان دهیم.
نویسنده فیلمنامه کنسرت نمایش «سی» در ادامه گفت: تنها یک راز برای فیلمنامهنویسی وجود دارد و آن بازنویسی کردن است. بازنویسی راه بهترین بودن در فیلمنامهنویسی است. فیلمنامه مانند نوشتن یک شعر نیست چرا که شعر یک موضوع جوششی است و معمولاً لازم نیست بازنویسی شود، اما فیلمنامه یک موجود زنده و ارگانیک است و برخلاف شعر یک موضوع کوششی است که با بازنویسی ارتباطات اجزای آن بهتر شکل میگیرد.
ثمینی در پاسخ به یکی از دانشجویان، چینش فیلمنامه برای رسیدن به یک پایان از پیش تعیین شده را چندان جذاب ندانست و تاکید کرد که فیلمنامه باید قدم به قدم و با توجه به کاراکتری که خلق شده است، پیش برود.
طرح دیگر راجع به سه نسل از خانواده یعنی نوه، عروس و مادربزرگ بود. در این طرح مادربزرگ به شدت به قمار اعتیاد دارد و تمام سرمایه زندگیاش را به این خاطر از دست میدهد. او که با عروس بیوه شده و نوهاش زندگی میکند، در یک بختآزمایی برنده مبلغ زیادی پول میشود، اما عروس که تکنسین ایکس ری در بیمارستان است و میخواهد تجارت شخصیاش را راه بیندازد و همچنین نوهاش که میخواهد به کالج برود از او میخواهند این پول را در اختیارشان قرار دهد. مادر بزرگ نهایتاً روزی را تعیین میکند که در مورد چگونگی مصرف پول خانواده تصمیم بگیرند ولی او در همان روز از پلهها سقوط میکند و خانواده مجبور میشوند پول بختآزمایی را برای درمانش هزینه کنند.
نویسنده فیلمنامه «خونبازی» درباره این طرح بیان کرد: این طرح و البته طرح قبلی طرح های کاملی نبودند. اگر میخواهید در فیلمنامه نوشتن به دردسر نیفتید، باید طرح کاملتری داشته باشید و نقاط مهم را حتما همان جایی در طرح آشکار کنید که میخواهید مخاطب آن را بفهمد، اما در مورد این طرح باید بگویم در ابتدا باید نقطه آغازین را مشخص کنید. مثلاً فرض کنید که مادربزرگ از رادیو یا تلویزیون در حال گوش دادن به اعلام نام برندههای بختآزمایی است، ناگهان فریاد میزند که برنده شدم و در سکانس بعدی خانواده در روز دیگری دور میز صبحانه نشستهاند و آنگاه است که عروس و نوه از نیاز خود برای آن پول حرف میزنند.
ثمینی ادامه داد: در این طرح سه کاراکتر وجود دارد که ترکیب خوبی را شکل میدهند، همچنین خواست هر کاراکتر نیز مشخص است، اما برای اینکه فیلم را به صورت موازی پیش ببریم، باید بین این کاراکترها ارتباط برقرار کنیم. فیلمنامه در دو موضوع برنده شدن در بختآزمایی و سقوط مادربزرگ بنا شده است. باید توجه داشت که اگر مهمترین نقاط عطف فیلم را در این گونه داستانها روی یک تصادف بگذارید، مخاطب دست فیلمنامهنویس را در داستان میبیند. پیشنهاد من این است که مثلاً مادربزرگ جبرگرا و معتقد به این باشد که این پول به هیچ کدام از اعضای خانواده نمیرسد. یا اینکه عروس او را دائم به جاهای مختلف میبرد تا دفتر مورد نظرش برای راه انداختن تجارتش را به او نشان دهد و از طرفی نوهاش هم او را به کالجهای مختلف میبرد و از مادربزرگش میخواهد کمکش کند تا به آنجا برود. شاید در این رفت و آمدها پای مادربزرگ آسیب دیده باشد.
این فیلمنامهنویس با بیان اینکه فیلمنامهنویس میتواند از زمین خوردن مادربزرگ یک نشانه درست کند، عنوان کرد: سقوط مادربزرگ میتواند یک نشانه باشد. از اینکه مادر بزرگ عمدی خودش را روی زمین انداخته تا پول به کسی نرسد و یا این که سقوط او تصادفی بوده و یا اصلاً به خاطر این رفت و آمدها واقعا به پایش آسیب رسیده است. من به شخصه به این گونه پایانها که میتواند نتایج مختلفی برای مخاطب ایجاد کند، علاقهمند هستم.
طرح دیگر، سکانس پلانی بود که با یک لپتاپ در حال نمایش فیلم «معلم پیانو» آغاز میشد و تا پایان روی آن باقی میماند. این تصویر، سکانس متوقف شدهای از فیلم «معلم پیانو» را نشان میداد که کاراکتر فیلم دستش را برای ضربه زدن با چاقو بالا برده است. این لپتاپ در اتاق پسری قرار دارد که به تازگی نوجوانی خود را پشت سر گذاشته و هر وقت میخواهد ادامه فیلم را ببیند، مجبور میشود برای کاری از اتاق خارج شود. در نهایت هم به دلیل اصرار مادرش برای خوردن غذا مجبور به ترک اتاق میشود و نمیتواند ادامه فیلم را ببیند.
نویسنده فیلمنامه سریال «شهرزاد» با تایید این نکته که ایده این طرح برای یک فیلم خیلی کوتاه و مینیمال مناسب است، عنوان کرد: من با این ایده ارتباط برقرار کردم چرا که در آن تمام عنصرهای لازم برای ساخت یک فیلم خیلی کوتاه وجود دارند. البته فیلمنامه اگر به این شکل باشد ظرفیت زمانی بیشتر از 4 دقیقه را ندارد. ضمن اینکه باید فرض را بر این گذاشت که مخاطب فیلم «معلم پیانو» را دیده باشد.
وی در مورد پایانبندی این فیلم نیز گفت: شاید برای انتهای فیلم، اصرار مادر برای خوردن ناهار بد نباشد، اما میتوان یک مانع قویتر برای جلوگیری از تماشای فیلم برای پسر پیدا کرد. من پیشنهاد میکنم در این فیلم یک شیء را به نشانه تبدیل کنیم. این نشانه میتواند با توجه به صحنه متوقف شده فیلم «معلم پیانو»، چاقو باشد. مثلا مادر پسرش را برای درست کردن سالاد و خرد کردن گوجه فرا بخواند. حتی میتوان بر این اساس، اسم فیلم را «سالاد» گذاشت. توجه کنید در فیلمهای خیلی کوتاه، اسم فیلم میتواند چیزی به فیلم اضافه کند که انگار زمان فیلم زیادتر شده است. ضمن اینکه دقت کنید که شما قرار نیست وقتی توانایی ساخت فیلم بلند را ندارید آن را به صورت کوتاه بسازید.
ثمینی در پایان از دانشجویان خواست از میان طرح های خوانده شده، بهترین طرح را انتخاب کنند.
این کارگاه با ترجمه سپهر سلیمی برگزار شد.
آدرس سایت رسمی جشنواره Fajriff.com و پست الکترونیکی جشنواره Info@Fajriff.com است. سیوهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر از ۱۸ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۹ (۲۹ فروردین تا ۶ اردیبهشت ۱۳۹۸) به دبیری رضا میرکریمی در تهران در حال برگزاری است.