سینمای نو > سرویس سینما
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و به نقل از ستاد خبری سومین جشنواره فیلم سلامت، روش بهبودی از بیماری اعتیاد در معتادان گمنام بر مبنای ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر است. اگر به تازگی نامNa را شنیدهاید یا قصد دارید وارد جلساتشان بشوید، بد نیست با سازوکار انجمن آشنا بشوید. در این میزگرد با مدیر روابط عمومی انجمن (به دلیل پایبندی به اصل گمنامی از آوردن اسم ایشان معذوریم) و محمد کارت، مستندساز شناخته شده که حوزه اعتیاد را دغدغه شخصیاش میداند، همصحبت شدیم.
Na یعنی تعادل؛ صبر ایوب برای درک و تحمل فرد معتاد!
محمد کارت در این نشست گفت: فرق بین کسی که بیماری مثل سرطان دارد با فرد معتاد که به واقع بیماری اعتیاد دارد این است که اعتیاد فرد درگیر را به سمت ناهنجاری و بزه و ارتکاب جرم میبرد. پس همینجا میتوانیم به این نتیجه برسیم که این بیماری با بیماریهای دیگر فرق دارد. پس در قدم اول بیماریست. در قدم دوم بیماریست که منجر به ناهنجاری میشود. وقتی شما یک فرد معتاد در خانواده دارید، نمیتوانید به تنهایی او را دلیل این مشکل بدانید. خانواده و رفتاری که در خانواده با این فرد شده! جامعه و بازخورد جامعه. مدرسه و محیطش و هزاران نهاد دیگر این فرد با آنها درگیر بوده در اعتیاد او سهیم هستند. فرد معتاد قائم به فرد نیست. مناسبات خانوادگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و خیلی چیزهای دیگر دست در دست هم می دهند و فرد را به حوزه اعتیاد می کشانند. فیزیولوژی بدن کسی باعث می شود تا طرف سرطان بگیرد. یعنی کسی دخیل نیست. ولی بیماری اعتیاد یک فرآیند است که کسی نمی تواند به روشنی بگوید به خاطر این یک دلیل من معتاد شدم! نه در این فرآیند عوامل دست به دست هم میدهند و محصولش می شود اعتیاد! مدیر روابط عمومی انجمن معتادان گمنام در ادامه اظهار داشت: بیماری اعتیاد یک بیماری ناشناخته و لاعلاج است. به همین دلیل انای خیلی وقتش را را چگونگی مبتلا شدن نگذاشته بلکه چگونگی بهبود مورد نظرش است. در تعریفNa میگوییم ما اعتیاد را خودمان انتخاب نکردیم! اعتیاد بیماری است که عوارض خودش را به عنوان رفتارهای ضد اجتماعی نشان میدهد که تشخیص و درمان را مشکل میکند. این بیماری مارا به انزوا برد چرا که روی ارتباطات ما تأثیر گذاشت. ما تنها در زمان تهیه مواد مصرفی با مردم در ارتباط بودیم. بدرفتار و کینهجو و خودمحور و خودخواه شده بودیم و با دنیای بیرون قطع رابطه کردیم. واقعیت این است که قطع مصرف مشکل فرد معتاد نیست بلکه وسوسه و میل به مواد است که مشکلساز میشود. ما درNa میگوییم اعتیاد درمان ندارد. ما به واسطه دوازده قدم و مراقبتهای روازنه توانستیم وسوسه مصرف را در نقطهای نگه داریم و اجازه پیشروی ندهیم. این دوازده قدم تنها کارش این است که ما را از انحطاط نجات بدهد و به یک تعادل برساند. واقعیت این است که این نگاه انجمن ماست و اصراری نداریم که این تعاریف را به جامعه بخورانیم. اینکه جامعه فکر می کند ما چه هستیم به ما ربطی پیدا نمی کند چراکه ما تمام وقت در تلاشیم بفهمیم خودمان چه هستیم! وقتی انزوا میوه و ثمره اعتیاد فعال ما میشود روابط ما با اطرافیان و خدا مخدوش میشود. به واسطه دوازده قدم بدون توجه به نوع اعتیاد و دلایل گستردهاش درمان در اصلاح ماست. Na در یک کلمه یعنی تعادل. جدایی از باورهای کهنه و پوسیده و شکستن پیله انزوا و تنهایی!
یافتن راه درمان اعتیاد مثل یافتن راه ورود به دنیای سینما!
محمد کارت در ادامه گفت: من سالهاست در این باره تحقیق و مشاهده کردم و متوجه شدم در مسیر بهبود یک فرد معتاد کسی نمیتواند کمکش کند جز خودش! حمایت زیاد یا عدم حمایت از فرد معتاد به ضرر فرد تمام میشود. من به این مرحله عجز میگویم. مرحله عجز در آدمهای مختلف متفاوت است. بعضیها شاید در یک دهه به مرحله عجز برسند بعضیها هم یک ساله! تا فردی به مرحله عجز نرسد کسی نمیتواند او را تشویق یا مجبور به ترک کند. شاید عوامل خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باعث بشود فردی معتاد شود اما این عوامل نمیتواند باعث ترک شود جز خود فرد! کسی که بخواهد مصرف کند اگر در ظرف شیشهای هم محبوساش کنند مصرف میکند و اگر کسی نخواهد حتا اگر در پاتوق کارتنخوابها هم ولش کنی، معتاد نمیشود! این تصور که خانواده فکر میکند ماهیانه مقداری پول میدهند به یک کمپ و بعد از ترک هم برایش یک ماشین میخرند و زن میگیرند به خیال اینکه او ترک کرده! او اگر به مرحله عجز نرسیده باشد دیر یا زود به تمام این سوبسیدهایی که خانواده در اختیارش گذاشته آتش میکشد. من کارتنخوابی را میشناسم که بعد از هشت سال کارتنخوابی در پارک لاله، در حالی که داشته آشغال جمع میکرده دو دختر از کنارش رد میشوند و میپرسند فندک داری؟ او اطراف را نگاه میکند و متوجه میشود که با خود او هستند. فندک را به دست دخترها میدهد و دخترها میگویند خودت فندک را روشن کن. بعدش هم به او میگویند ببخشید وقتت را گرفتیم. اون لحظه به خودش میآید و میگوید من هنوز هستم. هنوز من را میبینند. آن دو دختر میروند ولی نمیدانند که آن جمله چه تاثیری در این فرد میگذارد که باعث میشود سه سال پاک باشد. به نظر من به اندازه تک تک افراد جامعه روش و انگیزه ترک کردن متفاوت است. انگیزه ترک و پاک ماندن و استمرار به خود فرد برمیگردد. اراده ترک به فرد برمیگردد اما در این مسیر مطمئنا خانواده با توجه به آگاهی به علم اعتیاد خیلی کمک حال است. حداقلش این است که خانواده تلاش میکند تا مسیری را که فرد برای ترک انتخاب کرده هموارتر باشد. به قولی بهش ماهیگیری یاد میدهند تا ماهی دستش بدهند. یعنی اگر کسی از کمپ آمد دیگر نمیشود مثل سابق با او برخورد کرد. نمی شود او را در مواجهه با چالش ها و کاستیهای قبل قرار داد. اینجاست که نقش خانواده و اطرافیان پررنگ می شود. یعنی فرد از کمپ برگشته باید تفاوت و تغییر را احساس کند. درمان اعتیاد مثل راه ورود به دنیای سینما است. خیلی ها که علاقه مند ورود به این عرصه هستند از آدمهای موفق میپرسند ما چطور میتوانیم وارد این دنیا بشویم. ولی هیچ کس نمیتواند نسخه ثابتی بدهد برای کل علاقهمندان. یکی از مسیر دانشگاه پایش به این دنیا باز شده، یکی پارتی داشته، یکی چهره زیبا و.... مسیر طی کردن بهبودی برای فرد معتاد به اندازه سهم و فهم و موقعیتش در جهان متفاوت است. یعنی نمی شود Na یک کتاب بدهد به فرد معتاد و بگوید این کتاب را بخوان و از هفته دیگر برو سراغ ترک و مطمئن باش پاک می شوی. قطعا نوع و فرم استفاده مواد یکی است ولی انگیزه و چگونگی کشیدن در افراد متفاوت است.
بشکن و بپذیر که معتادی!
در بخش دیگری از این نشست مدیر روابط عمومی انجمن معتادان گمنام گفت: شرط عضویت تمایل به قطع مصرف است. در این مرحله برای ما جنسیت فرقی ندارد. تعداد سال هایی که مرض به این بیماری مبتلا بوده هم برایمان مهم نیست. حتا اینکه چه نوع مخدری استفاده میکند موضوع بحث و ملاکمان نیست. این شکل عضوگیری را از یک جمعیت بزرگ و متنوع شکل میدهد! ما یک اصلی در Na داریم که در جلساتمان عنوان می کنیم که افراد تازه وارد برای ما اهمیت بیشتری دارند و اگر کسی تازه وارد است با بلند کردن دستش و استفاده از پیشوند معتاد خودش را معرفی کند. این قدم اول است که فرد بشکند و بپذیرد که معتاد است. به عنوان مهمترین فرد در جلسه از تشویق بیشتری برخوردار میشود. همه او را میبینند و میشناسند. جلسه بعد از او میخواهیم که با افراد جلسه ارتباط برقرار کند و تلفن رد و بدل کنند. بعد از جلسه افرادی که سابقه بیشتری دارند و میتوانند راهنما باشند و به طرف فرد میروند. این خودش در روند بهبودی فرد نقش مهمی دارد. پس وقتی از جلسات خارج میشود ما که تضمینی نداریم که مشکل یا بحرانی سراغ این فرد نرود. اما این امکان را به اعضا میدهیم که هر زمان دچار بحرانی شدند که آنها را مستاصل کرد در هر ساعتی از شبانه روز بتوانند با راهنما ارتباط برقرار کنند.
یک فیلم نمیتواند معضل اعتیاد را حل کند
محمد کارت در این نشست گفت: هر مستندسازی بر اساس زیست و شناخت خودش سوژه انتخاب میکند. برای من این جنس افراد ملموستر و جذابتر هستند. من به صورت کاملا خودآگاه در مسیر ناهنجاریهایی کار کردم که یک پای اغلبش اعتیاد بوده است. من بچه جنوب شهر شیراز هستم. در جنوب شهر که زندگی بکنی اعتیاد از ارکان جدایی ناپذیر بهحساب می آید. پس کودکی من با این موضوع عجین بوده است. من مسیر انحطاط آدم ها را قدم به قدم با چشمم دیدم. از وقتی تصمیم به فیلمسازی گرفتم احساس کردم من شناخت و تسلطی بر این موضوع دارم که می توانم از آن بهره ببرم پس طبیعتا جذبشان میشوم. اصولا هم اعتقاد دارم کسی که بخواهد درباره موضوعی حرف بزند یا فیلم بسازد باید سراغ موضوعاتی برود که برایش ملموس است و شناخت دارد. تاثیرگذاری در شناخت است نه در هیجان سطحی. من احساس می کنم هر تجمع بشری که اسمش بشود شهر و در نهایت کشور ناخالصی خودش را دارد که یک مساله ازلی و ابدی است. از همان ابتدا که زندگی جمعی اتفاق افتاد جمعیتی علاقه مند به ناهنجاری و هنجارشکنی بوده بوده اند. در ایران به دلیل فقر مالی و اقتصادی و فقر فرهنگی که رابطه مستقیم با حاکمیت و دولت دارد مسیر انحطاط را هموار تر و شیبش را تندتر می کند. قطعا هیچ مملکتی وجود ندارد که عاری و خالی از هنجارشکن باشد اما افزایش و گسترش این قشر رابطه مستقیم دارد بحران های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هر مملکت! واقعیت است که من اگر بتوانم درست زندگی بکنم فکر می کنم به عنوان شهروند وظیفه ام را انجام دادم اما آنچه که مرا کنجکاوتر و حریص تر نسبت به اتفاقات پیرامونم می کند ابزاری مثل دوربین است. سعی می کنم آینه جامعه باشم تا جامعه بتواند خودش را اصلاح کند. تلاش می کنم به عنوان فنی که در حال یادگیری اش هستم بتوانم آدم ها راحت تر زندگی کنند. فقط یک تلاش است و امیدواری که آثارم بتواند تاثیرگذار باشد وگرنه خودم میدانم که یک فیلم نمیتواند معضل اعتیاد را حل کند.
نقش نهادها و مسئولان؛ هیچ وقت دیر نیست
محمد کارت در این نشست گفت: به نظرم اگر دولت بخواهد مشکل اعتیاد را حل کند باید به افرادی که مسیر درمان اعتیاد را به خودشان و اطرافیان شان ثابت کردند اعتماد کند. از ورود کسانی که نگاهشان به مسئله اعتیاد غیرکارشناسانه است، خودداری کنند. از Na ها بیشتر حمایت کند و به اصطلاح کار را به کاردانش بسپارد. این یک پیشنهاد است و به نظرم راه برون رفت از بحران اعتیاد اعتماد به کارشناسان و کسانی است که در این زمینه تجربه کافی و درستی دارند. مدیر روابط عمومی انجمن معتادان گمنام در این بخش گفت: درخواست ما از همه مردم جامعه است نه صرفا مسئولان. اینکه کمک کنند هر فضایی که ممکن است و میشود به ما بدهند تا ما این پیام را به گوش معتادان و جامعه برسانیم که میشود وسوسه و میل شدید به مواد مخدر را از دست داد بدون اینکه آسیب جدی گریبان فرد معتاد و خانوادهاش را بگیرد. ما نه پول و بودجه میخواهیم نه جایگاه برایمان مطرح است. ما تعدادی معتاد هستیم که با داشتن دردی مشترک و راه حل مشترک دور هم جمع شدیم و میخواهیم در حد توانمان با این معضل مقابله کنیم و این امید را به گوششان برسانیم که هیچ وقت دیر نیست.
لازم به ذکر است جایزه ویژه دبیر سومین جشنـواره فیلم سلامت برای فیلم «عاری از دخانیات»، به بهترین فیلم با این رویکرد اهدا و این جشنواره با رویکرد سلامت برای همه; اجتماعی شدن سلامت شهریور ماه ۹۷ برگزار میشود.