جمعه ١٠ فروردين ١٤٠٣

آخرین اخبار :

  • پایگاه خبری سینمای نو فرا رسیدن سال جدید را تبریک می گوید
  • برنامه نوروزی سینماهای کشور
  • برنامه نوروزی سینماهای کشور
  • برنامه نوروزی سینماهای کشور
  • برنامه نوروزی سینماهای کشور
  • برنامه نوروزی سینماهای کشور



  چاپ        ارسال به دوست

11 روز ، 11 فیلم ؛

روز هشتم ، فلسفه بافی در کلبه پدر ژپتو

سینمای نو > سرویس سینما

11 روز ، 11 فیلم

روز هشتم - فلسفه بافی در کلبه پدر ژپتو

(به بهانه نمایش فیلم سینمایی سوءتفاهم ساخته احمد رضا معتمدی)

پژمان لشگری پور

۱) ورود احمدرضا معتمدی با فیلم عجیب، انتزاعی و غیر معمول "هبوط" در سال۱۳۷۲ که محصول بنیاد سینمایی فارابی بود از همان ابتدا سوءتفاهم هایی را برای تماشاگرانی که فیلم را در جشنواره فیلم فجر آن سال به تماشا نشستند به همراه داشت، لفظ غیرمعمول به کاربرده شده نه به عنوان امتیازی از منظر تجربی بودن فیلم بلکه عدم آشنایی با قواعد سینما و عدم توجه به نمونه های مشابه در سینمای دنیا، محصولی خام دستانه را به بار نشانده بود که طبعاً در اکران عمومی نیز هیچ توفیقی نیافت و تعجب همگان را برانگیخت که این فیلمساز  بدون سابقه مشخص فیلمسازی و البته مسلط به انگاره های فلسفی و آرمان گرایی مذهبی چگونه در شرایطی که بنیاد سینمایی فارابی همسو با سیاست های کلی دولت به طرف کم کردن مشارکت های مستقیم بود از چنین فیلمی حمایت کرده است!!....

۲) چند سال بعد و در دوران اوج تولیدات سینمایی مرکز سیما فیلم تلویزیون باز این معتمدی بود که با فیلمی عجیب و غریب با سرمایه گذاری صدا و سیما فیلم به زمان خود پر خرج " زشت و زیبا" را ساخت که اگر چه گام بلندی در پختگی و استفاده از عناصر سینمایی نسبت به "هبوط" بود اما باز به اعتقاد بسیاری از کارشناسان فیلمی کاملاً تئاتری و مخاطب خاص بود که علی رغم بازی  خوب بازیگران مشهورش همچون مرحوم مهدی فتحی و موفقیت نسبی در جشنواره آن سال باز هم اکرانی درخور نیافت.

۳) همزمان با شهرت نسبی معتمدی که بیشتر به خاطر علاقه او به فلسفه و نظریه پردازی های سینمایی_ فلسفی اش  بود، معتمدی در سال ۸۱ با تهیه کنندگی محمدرضا تخت کشیان و سرمایه گذاری شبکه یک تلویزیون موفق ترین فیلمش یعنی " دیوانه ای از قفس پرید" را ساخت که با توجه به معلق بودن دیالوگ هایش، به مدد داستان جسورانه ، نزدیک شدن به خطوط قرمز و به اصطلاح افشاگری های اقتصادی_ اجتماعی اش ضمن ربودن سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره کم فروغ ۲۱ فیلم فجر ، با کمک تیزرهای لایتناهی تلویزیون در هنگام اکرانش به فروش بالایی نیز دست یابد، اما جالب اینکه علی رغم فروش قابل توجه فیلم، به دلیل هزینه بالای تولید فیلم، بازهم " دیوانه ای از قفس پرید" اقتصادی از آب در نیامد، ضمن اینکه معتمدی در مراسم اختتامیه جشنواره، بر روی سن از مردم استمداد کرد تا به یاری فیلمش در زمان اکران بروند و مانع از توقیف احتمالی فیلمش شوند، در حالی که همان طور که اشاره شد فیلم تمام و کمال متعلق به شبکه یک سیما بود!!!! و البته این هم از شعبده های منحصر به فرد فیلسوف عالیقدر ما و فضا و اتمسفر عجیب و غریب سینمای ماست...

۴) معتمدی پس از سال ۸۱ و متعاقب موفقیت " دیوانه ای از قفس پرید" بیشتر درگیر تدریس و تحقیق و دلمشغولی های فلسفی اش شد و فیلم بعدی او در نیمه دهه ۸۰ پروژه عجیب " قاعده بازی" بود که در زمان خودش  به اصطلاح پروژه ای " الف ویژه" بود که در زمره پر هزینه ترین تولیدات سال و فیلمی پر بازیگر و با شرایط تولیدی سنگین بود که علی رغم آنکه هزینه چند صد میلیونی آنرا معاونت سیمای صدا و سیما پرداخته بود با محافظه کاری مدیران تلویزیون یک شبه به بنیاد فارابی واگذار شد و این چرخش استثنایی از ترس نتیجه فیلم بود، هر چند که باز در یکی از اتفاقات غریب زمانه ما با وجود شکست فیلم در جشنواره و برخورد سرد منتقدان، فیلم پس از پایان ماجراهای شب جشنواره، در طول این سال ها بارها از شبکه های تلویزیون پخش شد!!!! و این بار نیز دکتر معتمدی حماسه ای عجیب خلق کرد....

۵) باز هم معتمدی در طول دهه هشتاد و در فواصل فیلم سازی اش با صحبت ها و تحلیل های فلسفی در عرصه سینما حضور داشت تا در سال ۸۹ معتمدی با مشارکت و حمایت بنیاد فارابی فیلم " آلزایمر" را ساخت که دو طیف مخالف و موافق سرسخت را داشت، به ویژه آن که کارگردانی ایستا و مضمون مناقشه انگیز انتظار در این فیلم که با توجه به داستان مصداق عجیب و غریب مفاهیم فلسفی معتمدی، بحث های زیادی را هم به همراه داشت، فیلم با وجود کاندیدا شدن در رشته های اصلی در جشنواره بیست و نهم، جوایز این جشنواره را دریافت نکرد، از حاشیه های جالب این فیلم، مناظره جذاب مسعود فراستی منتقد ثابت وقت برنامه هفت با معتمدی بود که بیشتر به اصرار معتمدی بر روی اسامی پهلوانان فلسفه غرب و انکار فراستی در عدم کارآیی این اسامی و تئورهای فیلمساز در اثرش بود.

۶) حالا پس از تولید یک فیلم دیده نشده و راه نیافته به جشنواره ۳۵ فیلم فجر با نام " بوف کور" و سرمایه گذاری بسیج و انجمن دفاع مقدس که البته از حواشی و شنیده ها در مورد این فیلم اخبار خوبی به گوش نمی رسد، معتمدی فیلم دیگری را با سرمایه سازمان اوج و بدون هیچ ربطی به سابقه، لاحقه و اولویت های این سازمان، با نام "سوءتفاهم" ساخته است. فیلمی که به موازات طی مدارج بالای فلسفی معتمدی و کسب جوایز نوشتاری در این حوزه و کسب جایزه بهترین کتاب سال در سال ۹۴، به شدت سطحی ،کم رمق و یاد آور همان معتمدی دو دهه گذشته و "هبوط" است ، تفلسف معتمدی در کلبه فرسوده و متروک، به شدت ضد سینما و حتی بی توجه به تجارب داستانگویی فیلم هایی با تم مشترک با " سوءتفاهم" است.

به نظر می رسد هرچه کفه ترازوی سواد فلسفی معتمدی و غوطه ورشدن او در اندیشه ها و اقوال فلاسفه غرب از یونان باستان تا فلاسفه جدید، بیشتر می شود زبان سینمایی معتمدی نه تنها تقویت نمی شود بلکه فیلم های او حتی دیگر رمق تولیدی فیلمی همچون "قاعده بازی" را هم ندارند، اصرار معتمدی در به توپ بستن منتقدانش با نظریه های فلسفی و نام های متفکرین غربی که دیالوگ غالب او حتی در سر صحنه فیلمبرداری فیلم هایش هستند، بیشتر به یک نوع دانایی نمایی و فرار از گفتمان سینمایی بدل شده است، پیشنهاد می کنم معتمدی که یکی از پدیده های عجیب سینمای ایران در مجاب کردن مدیران برای شل کردن کیسه بیت المال به جهت سرمایه گذاری تجربیات جناب شان می باشند، مجموعه مباحث شهید بزرگوار سید مرتضی آوینی در ارتباط با فلسفه بافی در سینما را مطالعه یا باز مطالعه نمایند، در این صورت جدای از صرفه جویی در بیت المال نتایج اسف باری همچون " سوءتفاهم" را در بر نخواهد داشت که وزن جمله فلسفی آغازین فیلم پیچیده تر از کل دیالوگ های نه چندان باربط خود فیلم باشد.

مؤخره: اینکه یک فیلمساز با کارنامه ای نه چندان وزین و تراز اول، چطور تمامی فیلم هایش را با پول دولت و بدون ارزش افزوده اقتصادی و فرهنگی می سازد و در جلسه مطبوعاتی فیلمش که از قضا یکی از بدترین ساخته های اوست، از مسئولین بابت بازگذاشتن دست او در تجاربش تشکر می کند، و از این حیث خود را مستقل می نامد!!!!!!!!!! از سؤالاتی است که پاسخ به آن شاید بتواند تا حدی به استراتژی های آینده مدیران در آنچه عدالت در حمایت می نامند را مشخص سازد.

مطلب دیگر متوجه مدیران سازمان اوج است که امسال تولیت انجمن سینمای دفاع مقدس را هم بر عهده گرفتند که فیلمسازی که در سال گذشته فیلمش حتی به بخش مسابقه جشنواره فجر هم راه پیدا نکرده و هنوز هم اکران نشده چطور و با چه نیرو و ضابطه ای یک فیلم دیگر را برای همان سازمان و جالب تر از آن بدون هیچ رابطه مضمونی با اولویت های شناخته شده سازمان اوج می سازد و باز هم با نتیجه ای متأسفانه دور از کیفیت تولیداتی که در طی این سال ها از سازمان اوج دیده بودیم!!!

سازمان اوج که بحمدالله با گزیده کاری و کیفیت گزینی توانسته است به یک استاندارد خوب در تولیدات سینمایی اش برسد حیف است که به استراتژی به اصطلاح " بفرموده" سرمایه فیلمی را تقبل کند كه نتیجه آن کاری ضعیف را نه تنها برای کارگردان بلکه برای مجموعه ای از هنرمندان شاخص سینمای ایران به ارمغان بیاورد.


١٠:٣٤ - شنبه ٢١ بهمن ١٣٩٦    /    شماره : ٦٧٣٨٣    /    تعداد نمایش : ٢٦٢







سینمای ایران در گذر تاریخ



فیلم و صدا

سایر رسانه ها

تبلیغات

برگزیده ها

دارای مجوز شماره 89.25738

از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی


پیوندها

سینمای نو را دنبال کنید

کلیه حقوق این سایت برای سینمای نو محفوظ و استفاده از مطالب آن با ذکر کامل نام منبع مجاز است