سینمای نو > سرویس فیلم های کوتاه و مستند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی " سینمای نو " و اعلام روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در ابتدای این جلسه «ناصر صفاریان» مجری برنامه با اشاره به دشواریهای انتخاب دو فیلم برای نمایش در یک جلسه گفت: «در چنین شرایطی گاهی محاسبه زمان کلی آثار، باعث دشوارتر شدنِ کار انتخاب فیلمها میشود. بههرحال زمان استاندارد برای نمایش و نقد و بررسی فیلمهای مستند محدود است و هر فیلمی را به صرف زمان کوتاه آن نمیتوان در چنین جلسههایی به نمایش گذاشت.»
مسئول جلسههای نمایش فیلم افزود: «نتیجه چنین تلاشی منجر به نمایش آثار کوتاه و میانمدتی میشود که گاهی مثل فیلمهای این جلسه هیچ قرابت مضمونی و شباهتی با هم ندارند اما به دلیل جذابیتهای محتوایی و فرمگرایانهشان از قابلیت نمایش در کنار هم برخوردارند.»
در ادامه، رضا صائمی ضمن تایید این نکته گفت: «امروز شاهد نمایش فیلمهایی بودیم که یکی از آنها (کوپریتو) کلاممحور و متکی به گفتار متن بود و دیگری (جمعهقالی) فرمگرا و تصویری.»
وی افزود: «به همین خاطر با دو نوع ضرباهنگ در بیان اطلاعات روبهرو بودیم. یکی (کوپریتو) با ضرباهنگ تند برای بیان حجم وسیع اطلاعات و دیگری (جمعهقالی) با ضرباهنگی کند برای نمایش هویت بصری و ارائهی تصویر محض.»
در ادامه جلسه مهران فیروزبخت، کارگردان مستند «کوپریتو» که در آن به تاریخ تولید کبریت در ایران پرداخته در پاسخ به نکته مطرح شده از سوی مجری برنامه، مبنی بر شکلگیری خط محتوایی این فیلم بر مبنای تحقیق و پژوهش گفت: «ماجرای ساخت «کوپریتو» از زمانی برایم اهمیت پیدا کرد که بهعنوان یک فرد اهل زنجان توجهم به کارخانه کبریتسازی شهرمان جلب شد. کارخانهای هشت هکتاری که زمانی بیرون شهر بود و در حال حاضر تقریباً در وسط آن مانده است.»
وی گفت: «از سالها پیش، سازمانهای مختلف به اضافه وراث مالک قانونی این کارخانه بر سر مالکیت آن با هم رقابت دارند. کارخانهای که شاهد حوادث مختلفی، از جمله اعدام شهردار زنجان در سالهای دور و در حیاط آن بوده است.»
فیروزبخت افزود: «کمی بعد از آن که مقداری تصویر آرشیوی از این کارخانه به دستم رسید متوجه شدم در زمینه حفظ و نگهداری کبریتها انجمنی بهعنوان انجمن کبریت فعالیت میکند که حدود چهارصد کلکسیونر کبریت در آن عضویت دارند؛ و نکته بعدی این بود که متوجه شدم بعضی کبریتها تا سقف بیش از پنج میلیون تومان خرید و فروش میشود! در نهایت، تمام این نکتهها باعث شد تصمیمم نسبت به ساخت چنین فیلمی قطعیتر شود.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای مهدی اسدی، کارگردان «جمعهقالی» اختصاص داشت. اسدی که در فیلم خود به مراسم سنتیِ قالیشویی در مشهد اردهال پرداخته، در پاسخ به پرسشی درباره فرمگرایی فیلم خود گفت: «پیش از این هم در برخی فیلمهایم از این نوع زبان روایی استفاده کرده بودم. در حقیقت در تعدادی از کارهای قبلیام تجربههایی در زمینه فرمگرایی داشتم اما ظاهراً این ویژگی در «جمعهقالی» بیشتر به چشم آمده است.»
وی سپس با اشاره به عدم بسط موضوع فیلم خود به کهنالگوها و همچنین استفاده نکردن از کپشن یا گفتار متن گفت: «با وجود اطلاعاتی که داشتم و مطالبی که از قبل جمعآوری کرده بودم، برای برخی نکتهها نتوانستم به اطلاعات بیشتر و دیگری دسترسی پیدا کنم. بهعنوان مثال یکی از این موارد، نکتههایی بود که استاد بهرام بیضایی در کتاب «نمایش در ایران» به آن اشاره کرده بود.»
اسدی سپس با اشاره به نمونههای مشابه این مراسم سنتی در برخی شهرهای دیگر، از جمله در شوش و برخی مناطق دیگر گفت: «در حقیقت، تمرکز فیلم بر این موضوع و سبک روایی خاصی که برای بیان آن انتخاب شده بود مجالی برای ارائه اطلاعات بهصورت مکتوب یا در قالب گفتار متن نمیداد، بنابراین از ابراز چنین شیوهای صرفنظر کردم و فرم قالب در فیلم را برای ارائه موضوع برگزیدم.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای منتقد مهمان اختصاص داشت. در این بخش رضا صائمی درباره مستند «کوپریتو» گفت: «این فیلم بیشتر از این که درباره کبریت به مثابه یک کالا باشد، درباره تاریخ تحولاتی است که بر این کالا رفته. تاکید بر عنصر تاریخی این اثر از آن رو است که در آن به پیوند سرگذشت کبریت با وقایع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اشاره میشود. پیوندی که البته موازی با وقایع تاریخی پیش نمیرود و بیشتر در تعامل با آن قرار دارد.»
این منتقد سینما سپس با اشاره به برهمکُنشیِ موجود میان سوژه این فیلم و رخدادهای تاریخی کشور گفت: «به این ترتیب «کوپریتو» موفق میشود تاثیر تحولات سیاسی بر تولید کبریت یا کیفیت و کمیت آن را به نمایش بگذارد. فیلمی که از این نظر میتوان آن را یک مستند مردمشناسانه و جامعهشناختی درباره نقش کالایی بهنام کبریت در کشور ما دانست.»
وی همچنین با اشاره به نگاه توسعهگرایانه و موجود در فیلم گفت: «اگر به این مستند از زاویه نظریههای جامعهشناسیِ توسعه نگاه کنیم درخواهیم یافت که در آن نیز به عوامل اجتماعی موثر بر قبض و بسط یک کالا پرداخته شده است. عواملی نظیر رواج باورهای میهنپرستانه، مقابله با بیگانگان و بیگانهستیزی که به شهادت این فیلم به تولید کبریت و حمایت از تولید ملی پیوند میخورد و باعث تقویت اقتصاد آن میشود.»
صائمی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره مستند «جمعهقالی» گفت: «کارگردان این فیلم برای ساخت آن از هنرهای دیگری نظیر عکاسی، نقاشی، معماری و غیره نیز استفاده کرده تا به یک سینمای ناب برسد. سینمایی با هویتی بصری که تلاش میکند تا فقط از طریق تصویر با مخاطب خود ارتباط برقرار کند.»
وی «سیاه و سفید» بودن را بخشی از ذوق زیباییشناسی این فیلم دانست و افزود: «فیلمساز با انجام این تمهید موفق میشود یک آیین مذهبی که با فرهنگ ملی ما تنیده شده را به گونهای متفاوت به نمایش بگذارد.»
صائمی «جمعهقالی» را یک مستند مردمنگارانه توصیف کرد و سپس گفت: «در این فیلم، هم به ریشههای مذهبی و هم به ریشههای بومی این آیین پرداخته شده است، اما نکته اینجاست که با وجود در اختیار بودن منابع مکتوب و مستدل در اینباره، فیلمساز تصمیم گرفته روایت خود را از این مراسم مذهبی ارائه کرده و به این طریق، استقلال خود در بیان هنری را به نمایش بگذارد.»
بخش پایانی جلسه نقد و بررسی «کوپریتو» و «جمعهقالی» به صحبتهای سازندگان این دو فیلم و جمعبندی منتقد مهمان اختصاص داشت. در این بخش، مهدی اسدی در پاسخ به پرسشی درباره حاشیه صوتی فیلم خود گفت: «در این فیلم برخلاف انتظار معمول از موسیقیهای محلی و صدای معمولی استفاده نشده و بیشتر سعی شده تا مثل تصویرهای فیلم، نوعی آشناییزدایی انجام شود.»
وی افزود: «به غیر از یک نکته که احتمالاً از دستم در رفته، عمدتاً از بخشهایی از باند صدا استفاده شده تا تماشاگر، هیچ کلمهای (شامل آواها و دعاهای مراسم) را بهصورت واضح نشنود. حتی در بعضی بخشها صداها بهصورت برعکس استفاده شده تا ضمن رعایت مفهوم آیینی و حس و حال صحنه، تماشاگر را به کلمه یا عبارت خاصی ارجاع ندهد.»
مهران فیروزبخت نیز با اشاره به موانع و محدودیتهایی که تولید «کوپریتو» با آن روبهرو بوده گفت: «متاسفانه در چنین شرایطی فیلمسازی به نوعی کار با شرایط بسیار دشوار تبدیل شده است. شرایطی که در نهایت، کیفیت فیلم را هدف قرار میدهد.»
وی گفت: «در سالهای اخیر، عدم همکاری با سازندگان فیلمها به رویهای عادی تبدیل شده و این، یکی از مهمترین موانع بر سر راه تولید فیلمهای مستند به شمار میآید.»
رضا صائمی نیز درباره مستند «کوپریتو» گفت: «در این فیلم، موضوع اصلی درباره کالایی بهنام کبریت است اما در بسیاری بخشهای آن تصویرهایی به نمایش گذاشته میشود که به وقایع و حوادث تاریخ معاصر اشاره دارند.»
وی گفت: «در مجموع میتوان گفت رویکرد این مستند و روح تحلیلگرایانه آن نسبت به جامعهشناسی و توسعه، جذابیت آن را افزایش داده و در ضمن میتواند به الگویی تبدیل شود که با استفاده از آن بتوان کالاهای دیگر را هم با همین رویه معرفی کرد.»
صائمی گفت: «در این فیلم، جای خالی ارجاع به تاریخ سینما و نمایش صحنههایی از کبریت کشیدن بازیگران خالی است. بخشی که در صورت استفاده میتوانست جذابیت فیلم و نقش تاریخی کبریت را نیز کاملتر کند.»
وی همچنین درباره مستند «جمعهقالی» گفت: «عدم استفاده فیلمساز از موسیقی سنتی و محلی، ریشه در هوشمندی ایشان دارد.»
صائمی افزود: «بهعبارتی دیگر، در این فیلم از موسیقی به عنوان یک وسیله بیانی استفاده شده است. یک موسیقی پُرحجم که وقتی به اوج میرسید و وجوه حماسی صحنه را به نمایش میگذاشت ناگهان به مکث و سکوت ختم میشد. تمهیدی که میتوان آن را نوعی تاثیرگذاریِ بیشتر برای دعوت مخاطب به تامل و تفکرِ بیشتر دانست.»